برداشتی از واژه "ملائکه" در قرآن

و پروردگارِ مهرپرور آن دانایِ کلّ، انسان را به سانِ خود و با کالبدی از موادی کم‌بها و قابلِ دیدن و پیش از انسان فرشته را از حرارت و نادیدنی آفرید، پروردگارِ مهرپرور انسان را در زمین گماشت و در سرشتِ او دانشی نهاد که همه‌ی هستی از آن بی‌بهره بود و دیگر هیچ موجودی در هستی به اندازه انسان دانا نبود و انسانِ نابِ برخوردار از سرشتِ الهی و سرشار از داناییِ پروردگار مهرپرور بر بسیاری از پدیده‌های آشکار و پنهان هستی آگاه شد و آنگاه پروردگارِ مهرپرور نیروهای هستی را به‌خدمت انسان گمارد و نفسِ بد‌کنشِ انسان خودخواهی و ستم پیشه‌کرد و او می‌دانست نفسِ بدکنشِ انسان ستمکار است، سرشت و اراده‌ی الهی‌ی انسان در پنهان و آشکار انسان را برای انجام نیکی و مهربانی همراهی و پاسداری می‌کند، مگر آنکه انسان از نفسِ بدکنش پیروی کند، سرشتِ الهی‌ی انسان و فرشتگانِ در‌خدمتِ او آذرخش‌وار نشانه‌هایِ پروردگارِ مهرپرور را به خواهندگان می‌رسانند و انسان درباره‌ی سرشتِ الهی‌ی خویش چه‌می‌داند؟ سرشتِ الهی‌ی انسان به‌سختی به‌تصور آید، سرشتِ الهی مانند برقِ آسمان در میان بیم و امید بر دلِ انسان نمایان و هدایایِ الهی را در وی متجلی می‌سازد و آنگاه که سرشتِ مهربانِ پروردگارِ مهرپرور در انسان متجلی و فرشتگان به خدمتِ انسان آیند، انسانِ احسن‌تقویم با پروردگارِ مهرپرور همراه و گفتگویی نیکو خواهد‌داشت، در آن شبی که سرشتِ مهربان و اراده و اختیارِ الهی در انسان تجلی می‌یابد و جانشینیِ پروردگار در او محقق می‌گردد تا سپیده‌دمان، پر از درود و آشتی است
نفسِ ستمکار از سرشتِ الهیِ انسان پیروی نمی‌کند زیرا نفسِ بدکنشِ انسان خود بزرگ‌بین و بیرون از سرشتِ الهیِ اوست و وسوسه‌ی نفسِ بدکنش تا هنگامِ مرگِ انسان ادامه دارد تا آنگاه که رستاخیز فرا رسد و نبرد و دوریِ سرشتِ الهیِ انسان از نفسِ بدکنشِ او تا هنگامه‌ی رستاخیز ادامه دارد، نفس بدکنشِ فریبکار، دنیا را در چشمانِ انسان چنان می آراید تا فریفته‌ی آن گردد و تنها پیروانِ نابِ سرشتِ مهربانِ الهی از فریبِ نفسِ بدکنش در امان هستند، پیروی از سرشتِ مهربانِ الهی تنها راه به سوی پروردگار مهرپرور است، پیروانِ سرشتِ مهربانِ الهی از نفسِ بدکنش پیروی نمی‌کنند و آنان که پیروی‌کنند از ستمکارانند و فریب خوردگانِ نفسِ بدکنش در رستاخیز افسوس می‌خورند.
من شما را به‌باورمندی و دوری از ستم می‌خوانم، فرشتگان در خدمتِ انسان و پیامبران نمونه‌ی انسانِ کامل هستند، آنان پروردگارِ انسان نیستند، فرشته‌ی برگزیده‌ی الهی را باور کنید، من سرشتِ الهی‌ام را با او پُرکُنش می‌سازم و سخنم در راستای سخن پیامبران پیشین است و به باورمندان مژده بهروزی می‌دهم، هر کس باور ندارد پیامبران دارای سرشتِ مهربانِ الهی، و برخوردار از کنشِ فرشتگان برگزیده هستند، خود را از دیدار پروردگارِ مهرپرور در رستاخیز بی‌بهره می‌سازد، آنگاه که کارگزارانِ هستی جانِ انسان را می‌ستانند، خود‌ناتوان پندارانِ خانه‌نشین دریابند که به‌خویشتن ستم کرده‌اند و از اینکه مهاجرت نکرده‌اند خود را سرزنش نموده و در دوزخ می‌یابند، به‌شما می‌گویم که دیدنِ پروردگار مهرپرور، فرشتگان و برخی از نشانه‌ها در این جهان میسر نیست اما چشمانِ باورمندانِ نیکوکار در رستاخیز توانمند می‌گردد و آن‌روز برای ناباورمندانِ ستمکار سودی در‌بر ندارد، سرشت و اراده‌ی الهی‌ی باورمندانِ نیکوکار بارور و آنان را ثابت‌قدم در حالیکه وجودِ ستمگرانِ ناباورمند را سر‌تا‌پا ترس و دلهره فرا می گیرد، به‌باورمندان گفتم، زمانی نیرویِ شما برابر سه‌هزار انسان با سرشتِ الهی‌ی ناب خواهد بود، آری در نبرد با ستمکاران توانِ شکیبایانِ نیکوکار بسیار افزایش می‌یابد، ستایش می‌کنم پروردگارِ مهرپرور را که توانا، فزاینده و آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان با توانایی‌های گوناگون سفیران او و در رستاخیز گواهِ نیکوکاران و بدکاران خواهند بود، فرشتگان گواهی می‌دهند که بدکاران از نفسِ بدکنشِ خود پیروی کرده‌اند.
موسی و عیسی با بهره‌گیری از سرشت و اراده‌ی الهی و ارایه‌ی نشانه‌ها از جمله سخن‌گفتن با پروردگار جایگاه‌ برتر انسان را به نمایش گزاردند تا راه و رسم ستم و خونریزی از میان برود، اما بیشتر انسانها با پیروی از نفسِ بدکنش ستمکار و خونریز و برخی با پیروی از سرشتِ الهی باورمند و مهربان شدند، نه مسیح نه فرشتگان برگزیده هرگز از باورمندی تن‌نزدند، خودپسندانِ ناباورمند در رستاخیز کردارِ خود را خواهند‌ دید، عیسی فرزند مریم با سرشتِ الهی و توانِ الهی‌ی خویش از خردسالی تا میان‌سالی، کتاب، دانائی، تورات و انجیل را آموخت و سخن گفت و با کمک اراده‌ی الهی‌ی خویش و فرشته‌ی برگزیده پرنده آفرید و کور و پیس را بهبود بخشید و مرگ را بیرون ساخت و در برابرِ ستمگرانِ بنی‌اسرائیل که او را افسونگر می‌خواندند، پایداری نمود.

نظرات کاربران