برداشتی از واژه "دین" در قرآن

وجدانِ نیکوکارِ انسان از مشیت و موهبت هایِ پروردگار مهرپرور است، انسان در انتخاب آئین مهر یا وجدانِ الهی خویش آزاد است زیرا راه سرفرازی روشن و از راه سرگشتگی جدا است، هرکس از وسوسه نفس بدکنش روی بگرداند و راه سرشت مهربان الهی خود را باور نماید به دستاويزي استوار و بی گسست دست یافته است، افسوس بسیاری در نمی یابند که انسان باید به وجدانِ همیشه پاک و همیشه بیدارِ خویش روی آورد، همان سرشتِ پروردگار مهرپرور که سرشتِ انسان از آن ساخته شده، اگر انسان پیرو آیین مهر و وجدان الهی خویش نباشد در رستاخیز یعنی روز پادشاهی وجدان های مهربان الهی، خود را زیانکار می یابد.
به شما بگویم که اراده ی الهی من خالصانه پیرو وجدانِ پاکِ الهی من است، او را نیایش می کنم و او را می خوانم و به دیگران مهر می ورزم، وجدان الهی پایدار است و من با وجدان الهی خویش برخاسته ام تا از تمام وجدانهایِ الهی انسانها پشتیبانی کنم و آن روز را می بینم که گروه های گسترده از مردم پیرو وجدان الهیِ خود خواهند شد، آئین مهر و ندای وجدانِ استوارِ الهیِ من همان راهِ مهرِ پروردگار مهرپرور و پیروی از راه و رسم ابراهیم پاک سرشتِ باورمند است، بدون هیچ اختلافی وجدان الهی ی من از سرشتِ مهربانِ الهیِ من و یکسان با وجدانهایِ الهی و استوارِ نوح و ابراهیم و موسی و عیسی که به آن سفارش می کردند می باشد اگرچه ناباورمندان و ستمکاران پیرو نفسِ بدکنش را ناخوش آید.
آیا آنانکه وجدانِ الهی خویش را باور ندارند می شناسی؟ آنان بی کسان را از خود می رانند و به زندگانی بینوایان بی پروا هستند.

نظرات کاربران