جز پروردگار مهرپرور که والا مرتبه، بزرگ، فرزانه،  زنده و برپا دارنده رستاخیز است، پروردگاری نیست، او سپهر را در زمانی اندک بیافرید و در پهنه هستی استوار ساخت و جان را با خرد آمیخت، راه مهر او را بیاد آوریم و با پرکنش ساختن سرشت الهی خود همراه او شویم، بدون تجلی سرشت الهی و خدمت فرشته برگزیده در انسان کسی تاب همراهی او را ندارد، او مهربان و انسانها را دوست می دارد، چه خوب است انسان دریابد که فقط انسان است که بر همه منابع زمین چیره و دریاها نیز تحت اراده وی است و انسان میتواند با پرکنش ساختن سرشت مهربان و الهی خویش از گشایشهای آسمانی نیز برخوردار گردد، پروردگار مهرپرور چنین اراده فرمود که مهربانان را رستاخیزی زیبا باشد و نفس بدکنش و ستمگر انسان جز با سرشت پرکنش و مهربان از میان نرود، انتخاب این یا آن با انسان است، انسان اگر بخواهد سخن پروردگار مهرپرور را بشنود، تنها از راه تجلی سرشت الهی خود و یا از پیام پیامبران خواهد توانست، فرشته نیز تاب همراهی با او را ندارد، مگر انسانی که شادمانه بخواهد و سرشت مهربان و الهی خود را پرکُنش سازد.
من سخن راست می گویم، هر که دلش از مهر او سرشته باشد آرامش می یابد و در رستاخیز نیز از همراهی و هم سخنی با پروردگار مهرپرور برخوردار می شود، من سرشت الهی خود را پرکنش ساخته ام و قرآن را که با خدمت فرشته ام بر دل من نهاده شده را آوردم تا راهِ مهرِ آن پادشاه ستودنی را نشان دهم و انسانها را از تاریکی های ستم بیرون کشیده به سوی روشنی مهر او رهنمون سازم و رهنمود و مژده ای برای باورمندان باشد، پیامبران مانند دیگر انسانها هستند جز آنکه آنان با مهربانی سرشت و اراده الهی خود را فراز کرده و از موهبت آن برخوردار گردیده اند و دلیل دیگری برای پیام آوری خود ندارند، پیامبران پیش از من نیز با تجلی سرشت مهربان و روح الهی خود نشانه هایی از پروردگار مهرپرور را به مردم ارائه نمودند، عیسی با تجلی سرشت الهی و به خدمت گرفتن فرشتگان برای مردم از خاک پرنده ساخت و سپس در آن حیات دمید تا به پرواز درآید، او نابینا و بیماری پیس را شفا بخشید و مردگان را با دمیدن روح الهی خود زنده ساخت، و آنان را از آنچه در خانه هایشان انبار می کردند و می خورند آگاه می ساخت.
شب قدر شبی است که سرشت مهربان و روح الهی در تو تجلی یابد و جانشینی پروردگار در تو محقق گردد و آنگاه که سرشت مهربان پروردگار مهرپرور در انسان متجلی و فرشتگان به خدمت انسان آیند، انسان احسن تقویم با پروردگار مهرپرور همراه و گفتگویی نیکو خواهد داشت، در رستاخیز آنانکه سرشت مهربان و روح الهی در آنان متجلی گردیده با پروردگار مهرپرور همراه می شوند و شیرین سخن می گویند.
 نیکوکاران را این مثال بسنده است که از سرشت الهی انسان مهربانی و از نفس بدکنش انسان ستم می تراود، انسان جز از راه باروری سرشت مهربان الهی در خود باورمند نمی شود و نفس بدکنش گزینه نابخردان است، دل باورمندان به سوی سرشت مهربان الهی رهنمون می شود، همه رنج و سختی انسان بخاطر دوری از سرشت الهی اوست، در دلهایی که از سرشت پروردگار مهرپرور پرکُنش باشد از بامدادان تا شامگاهان یاد و نام او در فراز و در آن غوطه ور اند، و ای بسا گروهی اندک که با سرشت و اراده الهی بر گروهی پرشمار پیروز شوند.