دفتر پنجم

ریشه، یک و سرشتِ متعالی؛ نه مهر می‌ورزد و نه خشم می‌گیرد؛ کرداری ندارد، همه را یک می‌داند.
سرشتِ ذاتی؛ هستِ نیست است، تهی است؛ چیزها از آن پُر شوند و هرگز فرسوده نمی‌گردد.
سرشتِ ذاتی؛ چون متجلی شود؛ انسان فرزانه می‌شود.
فرزانه؛ مهربان است، دخالتگر نیست، نه مهر می‌ورزد و نه خشم؛ مردمان را بدون سخن به سوی سرشتِ ذاتی رهنمون می‌سازد.
پس، کارها درست کرده شود؛ کسی نمی‌دانست آن کارها درست است.
پس، سخن چون پُر شود؛ یاوه شود.
پس، کم گو، گزیده گو؛ یک را محکم در آغوش بگیر.

نظرات کاربران