دفتر بیست و هفتم
1404-06-05 20:21:05
کردار خردمند از ریشه و اصل برمیخیزد، ناسازگار نیست؛ پس نمونه میشود.
گفتار فرهیخته از سرشتِ ذاتی برخاسته، ابهام ندارد؛ پس ماندگار میشود.
کارنامه حکیم از سرشتِ ذاتی پرورده شده، آشفته نیست؛ پس مردمان را نمیآشوبد.
حکیم، مردمان را یک میبیند؛ پس شمارش نیاز ندارد.
پیوند حکیم با مردمان، به زور و سرباز نیاز ندارد؛ پس گسسته نمیشود.
انسانِ کامل با ریشه، با اصل و با دائو، یک شده است؛ پس مردمانِ جهان را در سکوت رهنمون میشود.
او همه کس و همه چیز را یک میبیند؛ از درونِ بد، خوب را میجوید؛
آنکس این را ندانست، هرچند زیرک باشد؛ زیان برد؛
این را حقیقتِ روشن خوانند، شگفتانگیز است.
گفتار فرهیخته از سرشتِ ذاتی برخاسته، ابهام ندارد؛ پس ماندگار میشود.
کارنامه حکیم از سرشتِ ذاتی پرورده شده، آشفته نیست؛ پس مردمان را نمیآشوبد.
حکیم، مردمان را یک میبیند؛ پس شمارش نیاز ندارد.
پیوند حکیم با مردمان، به زور و سرباز نیاز ندارد؛ پس گسسته نمیشود.
انسانِ کامل با ریشه، با اصل و با دائو، یک شده است؛ پس مردمانِ جهان را در سکوت رهنمون میشود.
او همه کس و همه چیز را یک میبیند؛ از درونِ بد، خوب را میجوید؛
آنکس این را ندانست، هرچند زیرک باشد؛ زیان برد؛
این را حقیقتِ روشن خوانند، شگفتانگیز است.
نظرات کاربران