سوره هود
بسم الله الرحمن الرحيم الر كتاب أحكمت آياته ثم فصلت من لدن حكيم خبيرَ(1)
برداشت از آیه :به نام پروردگار مهرپرور مهربان،
الف، لام و راء.
( آیات 1 تا 4 )همانا قرآن را با مژده ها و بیم های روشن، درباره مهربانی و ستمگری، از سوی پروردگار فرزانه و آگاه که بر هر کاری توانا و بازگشتتان به سوی اوست برای شما آورده ام، از سوی او که شما را بیافرید و با گشودگی و نیکویی تا سرآمدی از مواهب زندگانی برخوردار کرد، پس تنها او را ستایش کنید و از ستم روی بگردانید و با کرداری مهرورزانه اشتباهات پیشین خود را بپوشانید، و اگر از ستم روی نگردانید، آنگاه من از درد و رنج شما در رستاخیز بیمناکم.
ألا تعبدوا إلا الله إنني لكم منه نذير وبشيرَ(2)
برداشت از آیه :( آیات 1 تا 4 )همانا قرآن را با مژده ها و بیم های روشن، درباره مهربانی و ستمگری، از سوی پروردگار فرزانه و آگاه که بر هر کاری توانا و بازگشتتان به سوی اوست برای شما آورده ام، از سوی او که شما را بیافرید و با گشودگی و نیکویی تا سرآمدی از مواهب زندگانی برخوردار کرد، پس تنها او را ستایش کنید و از ستم روی بگردانید و با کرداری مهرورزانه اشتباهات پیشین خود را بپوشانید، و اگر از ستم روی نگردانید، آنگاه من از درد و رنج شما در رستاخیز بیمناکم.
وأن استغفروا ربكم ثم توبوا إليه يمتعكم متاعا حسنا إلى أجل مسمى ويؤت كل ذي فضل فضله وإن تولوا فإني أخاف عليكم عذاب يوم كبيرَ(3)
برداشت از آیه :( آیات 1 تا 4 )همانا قرآن را با مژده ها و بیم های روشن، درباره مهربانی و ستمگری، از سوی پروردگار فرزانه و آگاه که بر هر کاری توانا و بازگشتتان به سوی اوست برای شما آورده ام، از سوی او که شما را بیافرید و با گشودگی و نیکویی تا سرآمدی از مواهب زندگانی برخوردار کرد، پس تنها او را ستایش کنید و از ستم روی بگردانید و با کرداری مهرورزانه اشتباهات پیشین خود را بپوشانید، و اگر از ستم روی نگردانید، آنگاه من از درد و رنج شما در رستاخیز بیمناکم.
إلى الله مرجعكم وهو على كل شيء قديرَ(4)
برداشت از آیه :( آیات 1 تا 4 )همانا قرآن را با مژده ها و بیم های روشن، درباره مهربانی و ستمگری، از سوی پروردگار فرزانه و آگاه که بر هر کاری توانا و بازگشتتان به سوی اوست برای شما آورده ام، از سوی او که شما را بیافرید و با گشودگی و نیکویی تا سرآمدی از مواهب زندگانی برخوردار کرد، پس تنها او را ستایش کنید و از ستم روی بگردانید و با کرداری مهرورزانه اشتباهات پیشین خود را بپوشانید، و اگر از ستم روی نگردانید، آنگاه من از درد و رنج شما در رستاخیز بیمناکم.
ألا إنهم يثنون صدورهم ليستخفوا منه ألا حين يستغشون ثيابهم يعلم ما يسرون وما يعلنون إنه عليم بذات الصدورَ(5)
برداشت از آیه :او به راز دلها دانا است و چیزی از او پنهان نمی ماند، چه دو دل باشید و چه در پنهان کاری کنید.
وما من دابة في الأرض إلا على الله رزقها ويعلم مستقرها ومستودعها كل في كتاب مبينَ(6)
برداشت از آیه :( آیات 6 و 7 )هرچند ستمکاران سخنانم را افسانه ای آشکار بخوانند، اما پروردگار مهرپرور زمین، آسمانها و انسان را در اندک زمانی با تکیه بر آب بیافرید، و نیازهای جنبندگان روی زمین را فراهم نمود، تا مجالی برای مهربانی فراهم شود، و انسان پس از مرگ دوباره زنده خواهد شد.
وهو الذي خلق السماوات والأرض في ستة أيام وكان عرشه على الماء ليبلوكم أيكم أحسن عملا ولئن قلت إنكم مبعوثون من بعد الموت ليقولن الذين كفروا إن هذا إلا سحر مبينَ(7)
برداشت از آیه :( آیات 6 و 7 )هرچند ستمکاران سخنانم را افسانه ای آشکار بخوانند، اما پروردگار مهرپرور زمین، آسمانها و انسان را در اندک زمانی با تکیه بر آب بیافرید، و نیازهای جنبندگان روی زمین را فراهم نمود، تا مجالی برای مهربانی فراهم شود، و انسان پس از مرگ دوباره زنده خواهد شد.
ولئن أخرنا عنهم العذاب إلى أمة معدودة ليقولن ما يحبسه ألا يوم يأتيهم ليس مصروفا عنهم وحاق بهم ما كانوا به يستهزئونَ(8)
برداشت از آیه :( آیات 8 تا 11 ) برخی از انسان ها چون در زندگانی با کاستی روبرو گردند، نا امید شوند، و برخی دیگر چون برخوردار گردند سرخوش و سرگران شوند، و اگر هم عمر دراز یابند، تا لحظه چشیدن رنج مرگ، دست از سرخوشی و نامهربانی بر ندارند، اما انسان های مهربان در زندگانی شکیبایند و بدی هایشان را با نیکویی می پوشانند و در رستاخیز نیز از پاداش مهربانی خود برخوردار می شوند.
روشنگری:العذاب: مرگ رنج آور، ابتدای مشاهده کردارهای بد در پیشاپیش رستاخیز.
ولئن اخرنا عنهم العذاب الى امة معدودة: اگر به دوره زندگانی بدکاران افزوده هم گردد.
ما يحبسه: بی اعتنایی، شوخی انگاشتن.
يوم ياتيهم ليس مصروفا عنهم وحاق بهم: تا به پایان مهلت و مشاهده مرگ رنج آور نرسند.
ولئن أذقنا الإنسان منا رحمة ثم نزعناها منه إنه ليئوس كفورَ(9)
برداشت از آیه :انسان بانوا چون بینوا گردد ناامید و ناسپاس شود، و چون برخوردار شود بینوایی را از یاد ببرد و سرخوش و سرگِران گردد، انسانِ مهربان همواره شکیبا و بدی را با نیکی می پوشاند و در رستاخیز نیز از مهربانی برخوردار خواهد بود.( آیات 8 تا 11 )
ولئن أذقناه نعماء بعد ضراء مسته ليقولن ذهب السيئات عني إنه لفرح فخورَ(10)
برداشت از آیه :انسان بانوا چون بینوا گردد ناامید و ناسپاس شود، و چون برخوردار شود بینوایی را از یاد ببرد و سرخوش و سرگِران گردد، انسانِ مهربان همواره شکیبا و بدی را با نیکی می پوشاند و در رستاخیز نیز از مهربانی برخوردار خواهد بود.( آیات 8 تا 11 )
إلا الذين صبروا وعملوا الصالحات أولئك لهم مغفرة وأجر كبيرَ(11)
برداشت از آیه :انسان بانوا چون بینوا گردد نا امید و ناسپاس شود، و چون باز برخوردار شود بینوایی را از یاد ببرد و سرخوش و سرگران گردد، اما انسان مهربان همواره شکیبا و بدی را با نیکی می پوشاند و در رستاخیز نیز از مهربانی برخوردار خواهد بود.( آیات 8 تا 11 )
فلعلك تارك بعض ما يوحى إليك وضائق به صدرك أن يقولوا لولا أنزل عليه كنز أو جاء معه ملك إنما أنت نذير والله على كل شيء وكيلَ(12)
برداشت از آیه :پروردگار مهرپرور آفریننده هستی است، و من پیروی از نورِ سرشتِ الهیِ خود را رها نمیکنم و از اینکه گنج یا فرشته ای ندارم تنگدل نمیشوم.
أم يقولون افتراه قل فأتوا بعشر سور مثله مفتريات وادعوا من استطعتم من دون الله إن كنتم صادقينَ(13)
برداشت از آیه :( آیات 13 و 14 )به راستی اگر قرآن را برساخته من و نه اراده پروردگارم می دانید، چرا شما با کمک یارانتان ده سوره مانند آن را نیاورید؟ و اگر نمی توانید، پس بپذیرید و بدانید که من با داناییِ آن یگانه، قرآن را آورده ام.
فإلم يستجيبوا لكم فاعلموا أنما أنزل بعلم الله وأن لا إله إلا هو فهل أنتم مسلمونَ(14)
برداشت از آیه :( آیات 13 و 14 )به راستی اگر قرآن را برساخته من و نه اراده پروردگارم می دانید، چرا شما با کمک یارانتان ده سوره مانند آن را نیاورید؟ و اگر نمی توانید، پس بپذیرید و بدانید که من با داناییِ آن یگانه، قرآن را آورده ام.
من كان يريد الحياة الدنيا وزينتها نوف إليهم أعمالهم فيها وهم فيها لا يبخسونَ(15)
برداشت از آیه :( آیات 15 و 16 )هر کس تنها برای رسیدن به آرایه های این دنیا تلاش کند آن را بی کم و کاست می یابد، اما در رستاخیز در خواهد یافت که آن چه در جهان ساخته و پرداخته بر باد رفته و جز آتش حسرت در دلش باقی نمی ماند.
أولئك الذين ليس لهم في الآخرة إلا النار وحبط ما صنعوا فيها وباطل ما كانوا يعملونَ(16)
برداشت از آیه :( آیات 15 و 16 )هر کس تنها برای رسیدن به آرایه های این دنیا تلاش کند آن را بی کم و کاست می یابد، اما در رستاخیز در خواهد یافت که آن چه در جهان ساخته و پرداخته بر باد رفته و جز آتش حسرت در دلش باقی نمی ماند.
أفمن كان على بينة من ربه ويتلوه شاهد منه ومن قبله كتاب موسى إماما ورحمة أولئك يؤمنون به ومن يكفر به من الأحزاب فالنار موعده فلا تك في مرية منه إنه الحق من ربك ولكن أكثر الناس لا يؤمنونَ(17)
برداشت از آیه :ناباورمندان فراوانند، و آن که قرآن را نپذیرد در رستاخیز پشیمان می شود، و بی شک باورمندان، قرآن را بایسته و روشنگر یافته و گواهی دهند که پیشوای مهربانان و مانند تورات کتاب موسی راه مهر پروردگارم می باشد.
ومن أظلم ممن افترى على الله كذبا أولئك يعرضون على ربهم ويقول الأشهاد هؤلاء الذين كذبوا على ربهم ألا لعنة الله على الظالمينَ(18)
برداشت از آیه :( آیات 18 تا 24 )در رستاخیز شک ها و بهتان ها از میان رفته و گواهان بر ستمِ ستمکاران و دروغ زنان به پروردگار مهرپرور گواهی خواهند داد، و به آن ستمکارترین ها را دورباش گویند، و بدون شک آن ناباورمندان که راه مهر پرورگار مهرپرور را ناهموار دانسته و دیگران را از آن باز می داشتند، خود را زیان دیده و زیانکارتر می یابند، آنان در جهان مانند ناشنوایان و نابینایان کاری از پیش نبردند، اکنون در رستاخیز نیز دو چندان رنج می برند زیرا نه دیدار پروردگار مهرپرور و نه یاور دیگری دارند، حال آنکه باورمندان نیکوکار و شکیبا در راه مهر پروردگار، جاویدان در فردوس خواهند بود، آری باورمندان نیکوکار با ناباورمندان ستمکار یکسان نیستند، همانگونه که بینایان و شنوایان با نابینایان و گنگان برابر نیستند.
الذين يصدون عن سبيل الله ويبغونها عوجا وهم بالآخرة هم كافرونَ(19)
برداشت از آیه :( آیات 18 تا 24 )در رستاخیز شک ها و بهتان ها از میان رفته و گواهان بر ستمِ ستمکاران و دروغ زنان به پروردگار مهرپرور گواهی خواهند داد، و به آن ستمکارترین ها را دورباش گویند، و بدون شک آن ناباورمندان که راه مهر پرورگار مهرپرور را ناهموار دانسته و دیگران را از آن باز می داشتند، خود را زیان دیده و زیانکارتر می یابند، آنان در جهان مانند ناشنوایان و نابینایان کاری از پیش نبردند، اکنون در رستاخیز نیز دو چندان رنج می برند زیرا نه دیدار پروردگار مهرپرور و نه یاور دیگری دارند، حال آنکه باورمندان نیکوکار و شکیبا در راه مهر پروردگار، جاویدان در فردوس خواهند بود، آری باورمندان نیکوکار با ناباورمندان ستمکار یکسان نیستند، همانگونه که بینایان و شنوایان با نابینایان و گنگان برابر نیستند.
أولئك لم يكونوا معجزين في الأرض وما كان لهم من دون الله من أولياء يضاعف لهم العذاب ما كانوا يستطيعون السمع وما كانوا يبصرونَ(20)
برداشت از آیه :( آیات 18 تا 24 )در رستاخیز شک ها و بهتان ها از میان رفته و گواهان بر ستمِ ستمکاران و دروغ زنان به پروردگار مهرپرور گواهی خواهند داد، و به آن ستمکارترین ها را دورباش گویند، و بدون شک آن ناباورمندان که راه مهر پرورگار مهرپرور را ناهموار دانسته و دیگران را از آن باز می داشتند، خود را زیان دیده و زیانکارتر می یابند، آنان در جهان مانند ناشنوایان و نابینایان کاری از پیش نبردند، اکنون در رستاخیز نیز دو چندان رنج می برند زیرا نه دیدار پروردگار مهرپرور و نه یاور دیگری دارند، حال آنکه باورمندان نیکوکار و شکیبا در راه مهر پروردگار، جاویدان در فردوس خواهند بود، آری باورمندان نیکوکار با ناباورمندان ستمکار یکسان نیستند، همانگونه که بینایان و شنوایان با نابینایان و گنگان برابر نیستند.
أولئك الذين خسروا أنفسهم وضل عنهم ما كانوا يفترونَ(21)
برداشت از آیه :( آیات 18 تا 24 )در رستاخیز شک ها و بهتان ها از میان رفته و گواهان بر ستمِ ستمکاران و دروغ زنان به پروردگار مهرپرور گواهی خواهند داد، و به آن ستمکارترین ها را دورباش گویند، و بدون شک آن ناباورمندان که راه مهر پرورگار مهرپرور را ناهموار دانسته و دیگران را از آن باز می داشتند، خود را زیان دیده و زیانکارتر می یابند، آنان در جهان مانند ناشنوایان و نابینایان کاری از پیش نبردند، اکنون در رستاخیز نیز دو چندان رنج می برند زیرا نه دیدار پروردگار مهرپرور و نه یاور دیگری دارند، حال آنکه باورمندان نیکوکار و شکیبا در راه مهر پروردگار، جاویدان در فردوس خواهند بود، آری باورمندان نیکوکار با ناباورمندان ستمکار یکسان نیستند، همانگونه که بینایان و شنوایان با نابینایان و گنگان برابر نیستند.
لا جرم أنهم في الآخرة هم الأخسرونَ(22)
برداشت از آیه :( آیات 18 تا 24 )در رستاخیز شک ها و بهتان ها از میان رفته و گواهان بر ستمِ ستمکاران و دروغ زنان به پروردگار مهرپرور گواهی خواهند داد، و به آن ستمکارترین ها را دورباش گویند، و بدون شک آن ناباورمندان که راه مهر پرورگار مهرپرور را ناهموار دانسته و دیگران را از آن باز می داشتند، خود را زیان دیده و زیانکارتر می یابند، آنان در جهان مانند ناشنوایان و نابینایان کاری از پیش نبردند، اکنون در رستاخیز نیز دو چندان رنج می برند زیرا نه دیدار پروردگار مهرپرور و نه یاور دیگری دارند، حال آنکه باورمندان نیکوکار و شکیبا در راه مهر پروردگار، جاویدان در فردوس خواهند بود، آری باورمندان نیکوکار با ناباورمندان ستمکار یکسان نیستند، همانگونه که بینایان و شنوایان با نابینایان و گنگان برابر نیستند.
إن الذين آمنوا وعملوا الصالحات وأخبتوا إلى ربهم أولئك أصحاب الجنة هم فيها خالدونَ(23)
برداشت از آیه :( آیات 18 تا 24 )در رستاخیز شک ها و بهتان ها از میان رفته و گواهان بر ستمِ ستمکاران و دروغ زنان به پروردگار مهرپرور گواهی خواهند داد، و به آن ستمکارترین ها را دورباش گویند، و بدون شک آن ناباورمندان که راه مهر پرورگار مهرپرور را ناهموار دانسته و دیگران را از آن باز می داشتند، خود را زیان دیده و زیانکارتر می یابند، آنان در جهان مانند ناشنوایان و نابینایان کاری از پیش نبردند، اکنون در رستاخیز نیز دو چندان رنج می برند زیرا نه دیدار پروردگار مهرپرور و نه یاور دیگری دارند، حال آنکه باورمندان نیکوکار و شکیبا در راه مهر پروردگار، جاویدان در فردوس خواهند بود، آری باورمندان نیکوکار با ناباورمندان ستمکار یکسان نیستند، همانگونه که بینایان و شنوایان با نابینایان و گنگان برابر نیستند.
مثل الفريقين كالأعمى والأصم والبصير والسميع هل يستويان مثلا أفلا تذكرونَ(24)
برداشت از آیه :( آیات 18 تا 24 )در رستاخیز شک ها و بهتان ها از میان رفته و گواهان بر ستمِ ستمکاران و دروغ زنان به پروردگار مهرپرور گواهی خواهند داد، و به آن ستمکارترین ها را دورباش گویند، و بدون شک آن ناباورمندان که راه مهر پرورگار مهرپرور را ناهموار دانسته و دیگران را از آن باز می داشتند، خود را زیان دیده و زیانکارتر می یابند، آنان در جهان مانند ناشنوایان و نابینایان کاری از پیش نبردند، اکنون در رستاخیز نیز دو چندان رنج می برند زیرا نه دیدار پروردگار مهرپرور و نه یاور دیگری دارند، حال آنکه باورمندان نیکوکار و شکیبا در راه مهر پروردگار، جاویدان در فردوس خواهند بود، آری باورمندان نیکوکار با ناباورمندان ستمکار یکسان نیستند، همانگونه که بینایان و شنوایان با نابینایان و گنگان برابر نیستند.
ولقد أرسلنا نوحا إلى قومه إني لكم نذير مبينَ(25)
برداشت از آیه :( آیات 25 و 26 )نوح آشکارا به مردمش گفت که او پیامبری هشدار دهنده است و اگر آنان از راه مهر پروردگار یگانه پیروی نکنند، آنگاه او از رنج فراوان آنان در روز رستاخیز بیمناک خواهد بود.
أن لا تعبدوا إلا الله إني أخاف عليكم عذاب يوم أليمَ(26)
برداشت از آیه :( آیات 25 و 26 )نوح آشکارا به مردمش گفت که او پیامبری هشدار دهنده است و اگر آنان از راه مهر پروردگار یگانه پیروی نکنند، آنگاه او از رنج فراوان آنان در روز رستاخیز بیمناک خواهد بود.
فقال الملأ الذين كفروا من قومه ما نراك إلا بشرا مثلنا وما نراك اتبعك إلا الذين هم أراذلنا بادي الرأي وما نرى لكم علينا من فضل بل نظنكم كاذبينَ(27)
برداشت از آیه :بزرگانی ناباورمند از مردمِ نوح او را دروغگو پنداشتند و پیروانش را فرومایه و نا آگاه خوانده و به او گفتند؛ تو انسانی از جنس ما هستی و بر ما برتری نداری.
قال يا قوم أرأيتم إن كنت على بينة من ربي وآتاني رحمة من عنده فعميت عليكم أنلزمكموها وأنتم لها كارهونَ(28)
برداشت از آیه :( آیات 28 تا 31)نوح گفت پروردگار مهر پرور از درون همه آگاه و دیدار با او پاداش من است، من نه فرشته ام، نه گنجی دارم، نه امور پنهان را می دانم، نه شما را به کاری که دوست ندارید اجبار می کنم و نه چشمداشتی از شما دارم، اما شما بدانید که برهان و مهر روشن پروردگارم را نادیده گرفته و چشمانتان را بر راه مهر او بسته اید، بنابراین من برخود ستم نمی کنم و باورمندان و مشتاقان او که به چشمان شما فرومایه اند را نه بد می دانم و نه از خود می رانم، بلکه آنان را یاوران خود می دانم.
ويا قوم لا أسألكم عليه مالا إن أجري إلا على الله وما أنا بطارد الذين آمنوا إنهم ملاقو ربهم ولكني أراكم قوما تجهلونَ(29)
برداشت از آیه :( آیات 28 تا 31)نوح گفت پروردگار مهر پرور از درون همه آگاه و دیدار با او پاداش من است، من نه فرشته ام، نه گنجی دارم، نه امور پنهان را می دانم، نه شما را به کاری که دوست ندارید اجبار می کنم و نه چشمداشتی از شما دارم، اما شما بدانید که برهان و مهر روشن پروردگارم را نادیده گرفته و چشمانتان را بر راه مهر او بسته اید، بنابراین من برخود ستم نمی کنم و باورمندان و مشتاقان او که به چشمان شما فرومایه اند را نه بد می دانم و نه از خود می رانم، بلکه آنان را یاوران خود می دانم.
ويا قوم من ينصرني من الله إن طردتهم أفلا تذكرونَ(30)
برداشت از آیه :( آیات 28 تا 31)نوح گفت پروردگار مهر پرور از درون همه آگاه و دیدار با او پاداش من است، من نه فرشته ام، نه گنجی دارم، نه امور پنهان را می دانم، نه شما را به کاری که دوست ندارید اجبار می کنم و نه چشمداشتی از شما دارم، اما شما بدانید که برهان و مهر روشن پروردگارم را نادیده گرفته و چشمانتان را بر راه مهر او بسته اید، بنابراین من برخود ستم نمی کنم و باورمندان و مشتاقان او که به چشمان شما فرومایه اند را نه بد می دانم و نه از خود می رانم، بلکه آنان را یاوران خود می دانم.
ولا أقول لكم عندي خزائن الله ولا أعلم الغيب ولا أقول إني ملك ولا أقول للذين تزدري أعينكم لن يؤتيهم الله خيرا الله أعلم بما في أنفسهم إني إذا لمن الظالمينَ(31)
برداشت از آیه :( آیات 28 تا 31)نوح گفت پروردگار مهر پرور از درون همه آگاه و دیدار با او پاداش من است، من نه فرشته ام، نه گنجی دارم، نه امور پنهان را می دانم، نه شما را به کاری که دوست ندارید اجبار می کنم و نه چشمداشتی از شما دارم، اما شما بدانید که برهان و مهر روشن پروردگارم را نادیده گرفته و چشمانتان را بر راه مهر او بسته اید، بنابراین من برخود ستم نمی کنم و باورمندان و مشتاقان او که به چشمان شما فرومایه اند را نه بد می دانم و نه از خود می رانم، بلکه آنان را یاوران خود می دانم.
قالوا يا نوح قد جادلتنا فأكثرت جدالنا فأتنا بما تعدنا إن كنت من الصادقينَ(32)
برداشت از آیه :( آیات 32 تا 35 )به نوح می گفتند که تو در گذشته نیز با ما ستیزه می کردی اما اکنون بیش از پیش جدل می کنی، بگذار تا راستی وعده ات را خود دریابیم. نوح می گفت؛ وعده ی من سنت جاری پروردگارم می باشد و قطعا شما را در بر گرفته و گریزی از آن نداشته و بازگشتتان به سوی اوست، اگرچه تا از خود فریبی دست نشویید اندرزهایم سودی برایتان نخواهد داشت، اما مطمئن باشید که اگر سخنانم بهتان به پروردگارم باشد آنگاه گناه آن دامنگیرم شود، همانگونه که گناه شما بسوی خودتان باز می گردد.
قال إنما يأتيكم به الله إن شاء وما أنتم بمعجزينَ(33)
برداشت از آیه :( آیات 32 تا 35 )به نوح می گفتند که تو در گذشته نیز با ما ستیزه می کردی اما اکنون بیش از پیش جدل می کنی، بگذار تا راستی وعده ات را خود دریابیم. نوح می گفت؛ وعده ی من سنت جاری پروردگارم می باشد و قطعا شما را در بر گرفته و گریزی از آن نداشته و بازگشتتان به سوی اوست، اگرچه تا از خود فریبی دست نشویید اندرزهایم سودی برایتان نخواهد داشت، اما مطمئن باشید که اگر سخنانم بهتان به پروردگارم باشد آنگاه گناه آن دامنگیرم شود، همانگونه که گناه شما بسوی خودتان باز می گردد.
روشنگری:انما ياتيكم به الله ان شاء = بیشک خداوند اگر بخواهد آن را [بر سر شما] خواهد آورد = همانا وعده ی من سنت الهی است و قطعا آن را در می یابید.
ولا ينفعكم نصحي إن أردت أن أنصح لكم إن كان الله يريد أن يغويكم هو ربكم وإليه ترجعونَ(34)
برداشت از آیه :( آیات 32 تا 35 )به نوح می گفتند که تو در گذشته نیز با ما ستیزه می کردی اما اکنون بیش از پیش جدل می کنی، بگذار تا راستی وعده ات را خود دریابیم. نوح می گفت؛ وعده ی من سنت جاری پروردگارم می باشد و قطعا شما را در بر گرفته و گریزی از آن نداشته و بازگشتتان به سوی اوست، اگرچه تا از خود فریبی دست نشویید اندرزهایم سودی برایتان نخواهد داشت، اما مطمئن باشید که اگر سخنانم بهتان به پروردگارم باشد آنگاه گناه آن دامنگیرم شود، همانگونه که گناه شما بسوی خودتان باز می گردد.
روشنگری:ان كان الله يريد ان يغويكم = در صورتی که خداوند بخواهد شما را بیراه گذارد = تا آن زمان که شما خود را می فریبید
أم يقولون افتراه قل إن افتريته فعلي إجرامي وأنا بريء مما تجرمونَ(35)
برداشت از آیه :( آیات 32 تا 35 )به نوح می گفتند که تو در گذشته نیز با ما ستیزه می کردی اما اکنون بیش از پیش جدل می کنی، بگذار تا راستی وعده ات را خود دریابیم. نوح می گفت؛ وعده ی من سنت جاری پروردگارم می باشد و قطعا شما را در بر گرفته و گریزی از آن نداشته و بازگشتتان به سوی اوست، اگرچه تا از خود فریبی دست نشویید اندرزهایم سودی برایتان نخواهد داشت، اما مطمئن باشید که اگر سخنانم بهتان به پروردگارم باشد آنگاه گناه آن دامنگیرم شود، همانگونه که گناه شما بسوی خودتان باز می گردد.
وأوحي إلى نوح أنه لن يؤمن من قومك إلا من قد آمن فلا تبتئس بما كانوا يفعلونَ(36)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
روشنگری:و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
واصنع الفلك بأعيننا ووحينا ولا تخاطبني في الذين ظلموا إنهم مغرقونَ(37)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
روشنگری:و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
ويصنع الفلك وكلما مر عليه ملأ من قومه سخروا منه قال إن تسخروا منا فإنا نسخر منكم كما تسخرونَ(38)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
روشنگری:و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
فسوف تعلمون من يأتيه عذاب يخزيه ويحل عليه عذاب مقيمَ(39)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
روشنگری:و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
حتى إذا جاء أمرنا وفار التنور قلنا احمل فيها من كل زوجين اثنين وأهلك إلا من سبق عليه القول ومن آمن وما آمن معه إلا قليلَ(40)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
وقال اركبوا فيها بسم الله مجراها ومرساها إن ربي لغفور رحيمَ(41)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
روشنگری:
نوح گفت پروردگارم مهربان و خطا هایمان را با نیکی هایمان می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
وهي تجري بهم في موج كالجبال ونادى نوح ابنه وكان في معزل يا بني اركب معنا ولا تكن مع الكافرينَ(42)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
قال سآوي إلى جبل يعصمني من الماء قال لا عاصم اليوم من أمر الله إلا من رحم وحال بينهما الموج فكان من المغرقينَ(43)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
وقيل يا أرض ابلعي ماءك ويا سماء أقلعي وغيض الماء وقضي الأمر واستوت على الجودي وقيل بعدا للقوم الظالمينَ(44)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
ونادى نوح ربه فقال رب إن ابني من أهلي وإن وعدك الحق وأنت أحكم الحاكمينَ(45)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
قال يا نوح إنه ليس من أهلك إنه عمل غير صالح فلا تسألن ما ليس لك به علم إني أعظك أن تكون من الجاهلينَ(46)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
قال رب إني أعوذ بك أن أسألك ما ليس لي به علم وإلا تغفر لي وترحمني أكن من الخاسرينَ(47)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
قيل يا نوح اهبط بسلام منا وبركات عليك وعلى أمم ممن معك وأمم سنمتعهم ثم يمسهم منا عذاب أليمَ(48)
برداشت از آیه :(آیات 36 تا 49 )اگر شکیبا باشید درخواهید یافت که نیک سرانجامی از آن نیکوکاران است، داستان نوح را پیش از این نه من و نه شما نمی دانستیم و این راز از سوی پروردگار مهرپرور بر من آشکار گردید،
و نوح چون دانست که از قوم او جز کسانی که تاکنون ایمان آوردهاند، کسی ایمان نخواهد آورد، اندوه کردار آنان را رها نمود،
و با اراده و بینش سفینه ی نجات خود را استوار ساخت و آن ستمکارانِ غرقه در گمراهی را بحال خود رها نمود،
و هرگاه که ناباورمندان او و سفینه اش را به سخره می گرفتند، نوح پاسخ ریشخند آنان را به آینده حوالت می داد،
و می گفت زودا که دریابید مرگ خوار کننده و درد و رنج جاویدان رستاخیز از آن چه کسی خواهد بود،
نوح می گفت پروردگارم مهربان است و خطا های ما را با نیکی های ما می پوشاند، پس استوار و با نام و یاد او به سفینه هدایت پیوسته و به سوی رستگاری روانه شوید.
سفینه نوح و همراهانش با وجود دشواری ها و سختی هایِ سترگ، آنان را به سر منزل مقصود هدایت نمود اما فرزند نوح با غرور دعوت پدر را نپذیرفت،
و آنگاه که تنور مرگ روشن و یکایک ناباورمندانِ ستمکار را نابود کرد، تنها نوح و خاندانش و اندکی از زوج های باورمند که به سفینه پیوسته بودند رستگار شدند،
فرزند نوح با خود برتر بینی و دوری گزیدن از سفینه ی پدر از راه مهر پروردگار و مهربانی دور و مانند دیگر ستمکاران غرقه گشت،
با هلاکت ناباورمندانِ ستمکارِ نفرین شده،مرارت ها و سختی های نوح و یارانش فروکش کرد،
پروردگار مهرپرور برترین داوران است، و نوح در رستاخیز آرزو کرد تا پسرش به او بپیوندد،
اما با فراست به یاد آورد که در رستاخیز ملاک و معیار شایستگی اصل و نسب و نژاد نبوده و او نباید برای فرزند ناشایست خود انتظار ویژه داشته باشد،
و از این آرزوی نابخردانه و زیانمند پشیمان و برای پوشش این خطا از پروردگار خود درخواست بخشش و مهربانی نمود،
نوح و پیروان نوح زندگانی صلح آمیز خود را در فردوس آغاز و مشمول درود های پروردگار مهرپرور گردیدند و ستمکاران ناز پرورده دچار درد و رنج دوزخ شدند.
تلك من أنباء الغيب نوحيها إليك ما كنت تعلمها أنت ولا قومك من قبل هذا فاصبر إن العاقبة للمتقينَ(49)
برداشت از آیه :نیکوکاران رستگار میشوند و من با شکیبایی و با تجلیِ اراده و سرشتِ الهیِ خود از گذشته آگاه میشوم.
وإلى عاد أخاهم هودا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره إن أنتم إلا مفترونَ(50)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:و هود به مردم عاد گفت ای برادران تنها پروردگارِ مهرپرور یکتا را ستایش کنید و بر او بهتان مبندید.
يا قوم لا أسألكم عليه أجرا إن أجري إلا على الذي فطرني أفلا تعقلونَ(51)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:من از شما چشمداشتی جز خردورزی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود.
ويا قوم استغفروا ربكم ثم توبوا إليه يرسل السماء عليكم مدرارا ويزدكم قوة إلى قوتكم ولا تتولوا مجرمينَ(52)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:ای مردم اگر از خطا روی بگردانید و به کردار شایسته روی آورید تا پروردگارتان که با ابر و باران روزی و توان شما را بیفزود، خطای شما را بپوشاند.
قالوا يا هود ما جئتنا ببينة وما نحن بتاركي آلهتنا عن قولك وما نحن لك بمؤمنينَ(53)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند.
إن نقول إلا اعتراك بعض آلهتنا بسوء قال إني أشهد الله واشهدوا أني بريء مما تشركونَ(54)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:( آیات 54 و 55 ) هود را گفتند تا از گزند همتایانشان بر حذر باشد، اما هود به پروردگار مهرپرور سوگند یاد کرد که اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید و توانایی از آن پروردگار مهرپرور است.
من دونه فكيدوني جميعا ثم لا تنظرونَ(55)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:( آیات 54 و 55 ) هود را گفتند تا از گزند همتایانشان بر حذر باشد، اما هود به پروردگار مهرپرور سوگند یاد کرد که اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید و توانایی از آن پروردگار مهرپرور است.
إني توكلت على الله ربي وربكم ما من دابة إلا هو آخذ بناصيتها إن ربي على صراط مستقيمَ(56)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:او گفت راه مهر پروردگار و آفریننده همه موجودات را درست می داند و به او پشتگرم است.
فإن تولوا فقد أبلغتكم ما أرسلت به إليكم ويستخلف ربي قوما غيركم ولا تضرونه شيئا إن ربي على كل شيء حفيظَ(57)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:و هود پیام مهر پروردگار و نگاهدارنده هستی را به آنان می رساند و اگر مهربان نیاشند خود زیان نموده و مرگ آنان را در ربوده و جهان را به دیگران خواهند پرداخت.
ولما جاء أمرنا نجينا هودا والذين آمنوا معه برحمة منا ونجيناهم من عذاب غليظَ(58)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:و چون زمان مرگ رنج آور همتا آوران فرا رسید این هود و باورمندان به او بودند که از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار شده بودند.
وتلك عاد جحدوا بآيات ربهم وعصوا رسله واتبعوا أمر كل جبار عنيدَ(59)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:و مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند.
وأتبعوا في هذه الدنيا لعنة ويوم القيامة ألا إن عادا كفروا ربهم ألا بعدا لعاد قوم هودَ(60)
برداشت از آیه :( آیات 50 تا 60 )و هود به مردم عاد گفت ای برادران من از شما چشمداشتی ندارم، زیرا تلاش مرا پروردگار و آفریدگارم جبران خواهد نمود، پس خرد بورزید و تنها پروردگارِ مهرپرورِ یکتا که ابر و باران را پدید آورد و روزی و توان شما را بیفزود، ستایش کنید و از خطا روی گردانده، به کردار شایسته روی آورید و بر او بهتان مبندید تا خطای شما پوشیده گردد، اما آنان سخنان هود را باور نکرده، نشانه های او را نپذیرفته و همتایانی که بجای پروردگار برساخته بودند را رها نکردند، آنان هود را از گزند همتایانشان می ترسانیدند، و هود سوگند یاد می کرد که توانایی از آنِ پروردگار مهرپرور، آفریننده همه موجودات و نگاهبان هستی است و او پیام رسان است و راه مهرِ پروردگار را به درستی می داند و به او پشتگرم است و اگر همه همتایانشان بدخواه او شوند، هرگز آسیبی به او نخواهد رسید، هود به آنان می گفت اگر آنان مهربان نباشند خود زیان نموده و آنگاه که مرگ آنان را در رباید و جهان را به دیگران بپردازند، زمان رنج آنان فرا خواهد رسید و او و باورمندان از مهر پروردگار مهرپرور برخوردار خواهند شد، آری مردمان عاد با نشانه های پروردگار مهرپرور به ستیز برخاستند و بجای پیامبرشان از زورگویان ستیزه خو پیروی کردند و آن ناباورمندان در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
روشنگری:و مردمان ناباورمند عاد در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند چه دورباشی!
واتبعوا في هذه الدنيا لعنة ويوم القيامة =هم در این دنیا و هم در روز قیامت لعنتی گریبانگیرشان شد = در دنیا و آخرت سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیدند.
کفروا = کفرورزیدند = ناباورمند.
بعدا = نفرین باد = دورباش.
لعنت در جهان بینی قرآنی به معنی رانده شدن و دورباش گرفتن از مهر پروردگار است و واژه "بعد" نیز در آخر آیه که در ترجمه معادل نفرین آمده در برداشت مفهومی همان دورباش یا دور است.
وإلى ثمود أخاهم صالحا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره هو أنشأكم من الأرض واستعمركم فيها فاستغفروه ثم توبوا إليه إن ربي قريب مجيبَ(61)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:و صالح به مردمان ثمود می گفت ای برادرانم بر خود ستم مکنید و از همتا آوری دوری و باورمند شوید، و تنها از راه مهرِ پروردگاری که از اویید و شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید پیروی کنید.
- در جهان بینی قرآنی ستم بر دو نوع، ستم به دیگران و ستم به خود مطرح است و ناباورمندی و همتا آوری از نوع ستم به خود می باشد.
اعبدوا الله = خداوند را بپرستید = تنها از راه مهرِ پروردگاری پیروی کنید.
ما لكم من اله غيره = خدایی جز او ندارید = بر خود ستم مکنید.
استعمركم = شما را به آبادگری در آن واداشت = شما را زندگانی بخشید.
فاستغفروه و توبوا = پس از او آمرزش بخواهیدو به درگاه او توبه کنید = پس از همتا آوری رویگردان و باورمند شوید.
قريب = نزدیک = از اویید.
مجيب = اجابتگر = برآورنده نیاز ها.
قالوا يا صالح قد كنت فينا مرجوا قبل هذا أتنهانا أن نعبد ما يعبد آباؤنا وإننا لفي شك مما تدعونا إليه مريبَ(62)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:به صالح می گفتند: اگرچه در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را می خوانی بسیار شک داریم. آیا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
قال يا قوم أرأيتم إن كنت على بينة من ربي وآتاني منه رحمة فمن ينصرني من الله إن عصيته فما تزيدونني غير تخسيرَ(63)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:و صالح می گفت ای مردم، پیام مهر من به روشنی از آنِ پروردگار مهرپرور است و اگر از آن روی گردان شویم جز افسوس و تنهایی چه دستآوردی خواهد داشت؟
ويا قوم هذه ناقة الله لكم آية فذروها تأكل في أرض الله ولا تمسوها بسوء فيأخذكم عذاب قريبَ(64)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:
و ای مردم پیام مهر من به روشنی از آنِ پروردگار مهرپرور و مانند اشتر شما است که در زمین پروردگار راه خود را می پوید، رهایش گذارید و آسیبی بدان نرسانید، و اگر از آن رویگردان شوید جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهد داشت.
فعقروها فقال تمتعوا في داركم ثلاثة أيام ذلك وعد غير مكذوبَ(65)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:و اگر با آن نامهربان باشید شک نکنید که در پایان عمر کوتاه خود مرگی جانکاه در انتظارتان خواهد بود.
فلما جاء أمرنا نجينا صالحا والذين آمنوا معه برحمة منا ومن خزي يومئذ إن ربك هو القوي العزيزَ(66)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند است، و چون رستاخیز فرا رسد مهربانی و شادمانی از آن من و پیروان راه مهر خواهد بود.
وأخذ الذين ظلموا الصيحة فأصبحوا في ديارهم جاثمينَ(67)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:و چه زود که نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون گردیدند.
كأن لم يغنوا فيها ألا إن ثمود كفروا ربهم ألا بعدا لثمودَ(68)
برداشت از آیه :( آیات 61 تا 68 ) و صالح به مردمان ثمود می گفت؛ ای برادرانم پروردگار مهرپرور پادشاهی توانمند می باشد و شما از او هستید، پس راه مهرِ او را بپویید، برخود ستم مکنید، از همتا آوری دوری گزیند و باورمند شوید، او شما را از زمین بیافرید و با روزی های خود زندگانی بخشید و پیام مهر من به روشنی از آنِ او و مانند اشتری است که در زمین راه خود را می پوید، راهش را سد نکنید و آسیبی به آن نرسانید، و اگر از مهربانی رویگردان و نامهربان شوید بی شک در پایان عمر کوتاه خود جز افسوس و تنهایی دستآوردی نخواهید داشت، و در رستاخیز نیز دچار رنج و دردی جانکاه می شوید، و آنان به صالح پاسخ دادند؛ تو در گذشته مایه امید ما بوده ای، اما اکنون به آن چه ما را بدان می خوانی بسیار شک داریم، چرا ما را از پیروی آنچه پدرانمان پیروی می کردند باز می داری؟
و اما چه زود که آن نامهربانان با داس مرگ درویده و در شهرهایشان مدفون شدند، آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان نزیسته اند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور ماندند، و مهربانی و شادمانی از آن هود و پیروان راه مهر او گردید.
روشنگری:آنچنان که گوئیا آن ستمکاران هرگز در جهان زیست نکردند و در رستاخیز نیز از دیدار پروردگار مهرپرور دور گردیدند.
ولقد جاءت رسلنا إبراهيم بالبشرى قالوا سلاما قال سلام فما لبث أن جاء بعجل حنيذَ(69)
برداشت از آیه :( آیات 69 تا 76 ) همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود، و از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت، و همسرش که پیر و سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید و گفت؛ شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟ و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند، و آنگاه که ابراهیم از مژده فرزند بیاسود، از عزم فرشتگان بر مردمان لوط و از سرنوشت آنان هراسناک شد و درباره قوم لوط با فرشتگان به چون و چرا پرداخت، اما فرشتگان ابراهیم را به خویشتنداری درباره سرنوشت محتوم و دردناک مردمان لوط فرا خواندند.
روشنگری:و ابراهیم از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت.
فلما رأى أيديهم لا تصل إليه نكرهم وأوجس منهم خيفة قالوا لا تخف إنا أرسلنا إلى قوم لوطَ(70)
برداشت از آیه :( آیات 69 تا 76 ) همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود، و از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت، و همسرش که پیر و سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید و گفت؛ شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟ و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند، و آنگاه که ابراهیم از مژده فرزند بیاسود، از عزم فرشتگان بر مردمان لوط و از سرنوشت آنان هراسناک شد و درباره قوم لوط با فرشتگان به چون و چرا پرداخت، اما فرشتگان ابراهیم را به خویشتنداری درباره سرنوشت محتوم و دردناک مردمان لوط فرا خواندند.
روشنگری:و چون از عزم فرشتگان بر مردمان لوط آگاه شد، از سرنوشت آنان هراسناک شد.
وامرأته قائمة فضحكت فبشرناها بإسحاق ومن وراء إسحاق يعقوبَ(71)
برداشت از آیه :( آیات 69 تا 76 ) همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود، و از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت، و همسرش که پیر و سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید و گفت؛ شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟ و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند، و آنگاه که ابراهیم از مژده فرزند بیاسود، از عزم فرشتگان بر مردمان لوط و از سرنوشت آنان هراسناک شد و درباره قوم لوط با فرشتگان به چون و چرا پرداخت، اما فرشتگان ابراهیم را به خویشتنداری درباره سرنوشت محتوم و دردناک مردمان لوط فرا خواندند.
روشنگری:و همسرش که سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید.
قالت يا ويلتى أألد وأنا عجوز وهذا بعلي شيخا إن هذا لشيء عجيبَ(72)
برداشت از آیه :( آیات 69 تا 76 ) همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود، و از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت، و همسرش که پیر و سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید و گفت؛ شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟ و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند، و آنگاه که ابراهیم از مژده فرزند بیاسود، از عزم فرشتگان بر مردمان لوط و از سرنوشت آنان هراسناک شد و درباره قوم لوط با فرشتگان به چون و چرا پرداخت، اما فرشتگان ابراهیم را به خویشتنداری درباره سرنوشت محتوم و دردناک مردمان لوط فرا خواندند.
روشنگری:و گفت شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟
قالوا أتعجبين من أمر الله رحمت الله وبركاته عليكم أهل البيت إنه حميد مجيدَ(73)
برداشت از آیه :( آیات 69 تا 76 ) همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود، و از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت، و همسرش که پیر و سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید و گفت؛ شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟ و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند، و آنگاه که ابراهیم از مژده فرزند بیاسود، از عزم فرشتگان بر مردمان لوط و از سرنوشت آنان هراسناک شد و درباره قوم لوط با فرشتگان به چون و چرا پرداخت، اما فرشتگان ابراهیم را به خویشتنداری درباره سرنوشت محتوم و دردناک مردمان لوط فرا خواندند.
روشنگری:و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند.
فلما ذهب عن إبراهيم الروع وجاءته البشرى يجادلنا في قوم لوطَ(74)
برداشت از آیه :( آیات 69 تا 76 ) همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود، و از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت، و همسرش که پیر و سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید و گفت؛ شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟ و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند، و آنگاه که ابراهیم از مژده فرزند بیاسود، از عزم فرشتگان بر مردمان لوط و از سرنوشت آنان هراسناک شد و درباره قوم لوط با فرشتگان به چون و چرا پرداخت، اما فرشتگان ابراهیم را به خویشتنداری درباره سرنوشت محتوم و دردناک مردمان لوط فرا خواندند.
روشنگری:و آنگاه که ایراهیم از مژده فرزند بیاسود، درباره سرنوشت قوم لوط با فرشتگان به چون چرا پرداخت.
إن إبراهيم لحليم أواه منيبَ(75)
برداشت از آیه :( آیات 69 تا 76 ) همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود، و از دیدن فرشتگان که برای مژده فرزند به خدمت او رسیده بودند شادمان و با گرمی به پذیرایی از آنان پرداخت، و همسرش که پیر و سالخورده بود از شنیدن مژده بارداری به فرزندی به نام اسحق و داشتن نوه ای به نام یعقوب شگفت زده و شادمان گردید و گفت؛ شگفتا چگونه از من و همسرم که هر دو پیر و ناتوان شده ایم فرزندی زاده گردد؟ و فرشتگان پروردگار بزرگ و مهرپرور را ستوده، و مهر او بر خلیفه اش ابراهیم و خاندان او را بر شمردند، و آنگاه که ابراهیم از مژده فرزند بیاسود، از عزم فرشتگان بر مردمان لوط و از سرنوشت آنان هراسناک شد و درباره قوم لوط با فرشتگان به چون و چرا پرداخت، اما فرشتگان ابراهیم را به خویشتنداری درباره سرنوشت محتوم و دردناک مردمان لوط فرا خواندند.
روشنگری:همانا ابراهیم خلیفه ای بردبار و دلسوز مردم بود.
منیب = توبه کار = قائم مقام، آنکه وکیل معین میکند، خلیفه.
يا إبراهيم أعرض عن هذا إنه قد جاء أمر ربك وإنهم آتيهم عذاب غير مردودَ(76)
برداشت از آیه :ابراهیم از آنان رویگردان شد زیرا آنان ستمگری و رنجِ رستاخیز را بجای اراده و مهرِ پروردگار برگزیدند.
ولما جاءت رسلنا لوطا سيء بهم وضاق بهم ذرعا وقال هذا يوم عصيبَ(77)
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود.
وجاءه قومه يهرعون إليه ومن قبل كانوا يعملون السيئات قال يا قوم هؤلاء بناتي هن أطهر لكم فاتقوا الله ولا تخزون في ضيفي أليس منكم رجل رشيدَ(78)
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:لوط به آن مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپوئید و مرا در برابر فرشتگان او شرمنده مسازید، در باره زنان خردورزی کنید، اینان پاک و بی گناه اند.
يهرعون = شتابان هجوم بردن = تندرو.
قالوا لقد علمت ما لنا في بناتك من حق وإنك لتعلم ما نريدَ(79)
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:و مردمانش پاسخ می دادند؛ تو مارا می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد.
قال لو أن لي بكم قوة أو آوي إلى ركن شديدَ(80)
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با آنان را نداشته و به پناهگاه امن پروردگارش پناه میبرد.
قالوا يا لوط إنا رسل ربك لن يصلوا إليك فأسر بأهلك بقطع من الليل ولا يلتفت منكم أحد إلا امرأتك إنه مصيبها ما أصابهم إن موعدهم الصبح أليس الصبح بقريبَ(81)
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و هیچ یک از اعضاء خانواده ات نیز جز همسرت به بلای آنان گرفتار نخواهد شد.
بقطع من اللیل: پاسی از شب گذشته، شبانگاه.
فلما جاء أمرنا جعلنا عاليها سافلها وأمطرنا عليها حجارة من سجيل منضودَ(82)
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند.
مسومة عند ربك وما هي من الظالمين ببعيدَ(83)
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
مسومه = نشان کرده = معامله، بها و قیمت.
وإلى مدين أخاهم شعيبا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره ولا تنقصوا المكيال والميزان إني أراكم بخير وإني أخاف عليكم عذاب يوم محيطَ(84)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید.
ويا قوم أوفوا المكيال والميزان بالقسط ولا تبخسوا الناس أشياءهم ولا تعثوا في الأرض مفسدينَ(85)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و ای مردمان من از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید.
بقيت الله خير لكم إن كنتم مؤمنين وما أنا عليكم بحفيظَ(86)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:ای مردم اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است.
قالوا يا شعيب أصلاتك تأمرك أن نترك ما يعبد آباؤنا أو أن نفعل في أموالنا ما نشاء إنك لأنت الحليم الرشيدَ(87)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:آن مردم به شعیب پاسخ می دادند؛ تو مردی بردبار و خردمند هستی، اما این چه عطایی است که ما را از راه و رسم پدرانمان و تسلط بر دارائی هایمان بازمیداری؟
قال يا قوم أرأيتم إن كنت على بينة من ربي ورزقني منه رزقا حسنا وما أريد أن أخالفكم إلى ما أنهاكم عنه إن أريد إلا الإصلاح ما استطعت وما توفيقي إلا بالله عليه توكلت وإليه أنيبَ(88)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی او و به پشتیبانی اش دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم.
ويا قوم لا يجرمنكم شقاقي أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح أو قوم هود أو قوم صالح وما قوم لوط منكم ببعيدَ(89)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند را برای خود رقم نزنید.
واستغفروا ربكم ثم توبوا إليه إن ربي رحيم ودودَ(90)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:پروردگار من مهربان و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند.
قالوا يا شعيب ما نفقه كثيرا مما تقول وإنا لنراك فينا ضعيفا ولولا رهطك لرجمناك وما أنت علينا بعزيزَ(91)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آورند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند.
قال يا قوم أرهطي أعز عليكم من الله واتخذتموه وراءكم ظهريا إن ربي بما تعملون محيطَ(92)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید.
ويا قوم اعملوا على مكانتكم إني عامل سوف تعلمون من يأتيه عذاب يخزيه ومن هو كاذب وارتقبوا إني معكم رقيبَ(93)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگو و خواری از آن کیست.
ولما جاء أمرنا نجينا شعيبا والذين آمنوا معه برحمة منا وأخذت الذين ظلموا الصيحة فأصبحوا في ديارهم جاثمينَ(94)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و آنگاه که زمان مرگ فر رسید، شعیب و باورمندانش از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند.
كأن لم يغنوا فيها ألا بعدا لمدين كما بعدت ثمودَ(95)
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و گوئیا هرگز در آنجا نه زیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار برخوردار نگردیدند.
ولقد أرسلنا موسى بآياتنا وسلطان مبينَ(96)
برداشت از آیه :( آیات 96 تا 99 ) و موسی پیامبر پروردگار مهرپرور با روشنگری ها و توانمندی های آشکار به سوی فرعون و درباریان او آمد، فرعونی که با فرمان های نابخردانه مردمان خود را به سوی رستاخیزی آتشگون و بس ناگوار سوق داده، و باری بد و سنگین بر دوش آنان نهاده، و خود نیز سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیده بود.
روشنگری:و موسی نیز با روشنگری ها و توانمندی های آشکار به پیامبری رسید.
إلى فرعون وملئه فاتبعوا أمر فرعون وما أمر فرعون برشيدَ(97)
برداشت از آیه :( آیات 96 تا 99 ) و موسی پیامبر پروردگار مهرپرور با روشنگری ها و توانمندی های آشکار به سوی فرعون و درباریان او آمد، فرعونی که با فرمان های نابخردانه مردمان خود را به سوی رستاخیزی آتشگون و بس ناگوار سوق داده، و باری بد و سنگین بر دوش آنان نهاده، و خود نیز سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیده بود.
روشنگری:به سوی فرعون و درباریانش که پیرو دستورات نابخردانه او بودند.
يقدم قومه يوم القيامة فأوردهم النار وبئس الورد المورودَ(98)
برداشت از آیه :( آیات 96 تا 99 ) و موسی پیامبر پروردگار مهرپرور با روشنگری ها و توانمندی های آشکار به سوی فرعون و درباریان او آمد، فرعونی که با فرمان های نابخردانه مردمان خود را به سوی رستاخیزی آتشگون و بس ناگوار سوق داده، و باری بد و سنگین بر دوش آنان نهاده، و خود نیز سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیده بود.
روشنگری:فرعون خود و مردمان خود را به سوی رستاخیزی آتشگون و بس ناگوار به حرکت درآورده بود.
وأتبعوا في هذه لعنة ويوم القيامة بئس الرفد المرفودَ(99)
برداشت از آیه :( آیات 96 تا 99 ) و موسی پیامبر پروردگار مهرپرور با روشنگری ها و توانمندی های آشکار به سوی فرعون و درباریان او آمد، فرعونی که با فرمان های نابخردانه مردمان خود را به سوی رستاخیزی آتشگون و بس ناگوار سوق داده، و باری بد و سنگین بر دوش آنان نهاده، و خود نیز سزاوار دورباش پروردگار مهرپرور گردیده بود.
روشنگری:و فرعون در مسیر رستاخیز باری بد و دورباش پروردگار مهرپرور را بر پشت آنان نهاده بود.
ذلك من أنباء القرى نقصه عليك منها قائم وحصيدَ(100)
برداشت از آیه :( آیات 100 تا 102 )این سرگذشت پیامبران و مردمان پیشین بود که برای شما بازگو نمودم، آثار برخی از آنها هم اکنون در شهرها پابرجا و قابل مشاهده و برخی نابود گردیده است، پروردگار مهرپرور به آنان ستم ننمود بلکه آنان خود به خویشتن ستم کردند و در زمان مرگ همتایانی که برساخته بودند نیز به یاریشان نیامدند، و جز زیان و حسرت نصیب انان نگردید و این چنین است مرگ سخت و رستاخیز دردناک مردمان ستمکار.
وما ظلمناهم ولكن ظلموا أنفسهم فما أغنت عنهم آلهتهم التي يدعون من دون الله من شيء لما جاء أمر ربك وما زادوهم غير تتبيبَ(101)
برداشت از آیه :( آیات 100 تا 102 )این سرگذشت پیامبران و مردمان پیشین بود که برای شما بازگو نمودم، آثار برخی از آنها هم اکنون در شهرها پابرجا و قابل مشاهده و برخی نابود گردیده است، پروردگار مهرپرور به آنان ستم ننمود بلکه آنان خود به خویشتن ستم کردند و در زمان مرگ همتایانی که برساخته بودند نیز به یاریشان نیامدند، و جز زیان و حسرت نصیب انان نگردید و این چنین است مرگ سخت و رستاخیز دردناک مردمان ستمکار.
روشنگری:الهتهم التي يدعون من دون الله = خدایانشان که به جای خداوند میپرستیدندشان = همتایانی که برساخته بودند.
وكذلك أخذ ربك إذا أخذ القرى وهي ظالمة إن أخذه أليم شديدَ(102)
برداشت از آیه :( آیات 100 تا 102 )این سرگذشت پیامبران و مردمان پیشین بود که برای شما بازگو نمودم، آثار برخی از آنها هم اکنون در شهرها پابرجا و قابل مشاهده و برخی نابود گردیده است، پروردگار مهرپرور به آنان ستم ننمود بلکه آنان خود به خویشتن ستم کردند و در زمان مرگ همتایانی که برساخته بودند نیز به یاریشان نیامدند، و جز زیان و حسرت نصیب انان نگردید و این چنین است مرگ سخت و رستاخیز دردناک مردمان ستمکار.
إن في ذلك لآية لمن خاف عذاب الآخرة ذلك يوم مجموع له الناس وذلك يوم مشهودَ(103)
برداشت از آیه :( آیات 103 تا 106 )رستاخیز روز گردهمایی و دیدار مردمان، روز داوری پروردگار مهرپرور، روزی که نیک فرجام و بد فرجام سخنی برای گفتن نخواهند داشت، روزی که ستمکاران بد فرجام را جز سوز دل و فریاد حسرت و خسران نباشد، این روز در اندک زمانی فرا خواهد رسید و آنانکه از چنین روزی می هراسند این نشانه ها را از یاد نخواهند برد.
وما نؤخره إلا لأجل معدودَ(104)
برداشت از آیه :( آیات 103 تا 106 )رستاخیز روز گردهمایی و دیدار مردمان، روز داوری پروردگار مهرپرور، روزی که نیک فرجام و بد فرجام سخنی برای گفتن نخواهند داشت، روزی که ستمکاران بد فرجام را جز سوز دل و فریاد حسرت و خسران نباشد، این روز در اندک زمانی فرا خواهد رسید و آنانکه از چنین روزی می هراسند این نشانه ها را از یاد نخواهند برد.
يوم يأت لا تكلم نفس إلا بإذنه فمنهم شقي وسعيدَ(105)
برداشت از آیه :چنین اراده فرموده که در رستاخیر جز با پیروان سرشتِ الهی با کسی سخن نگوید و برخی نیکفرجام و برخی بدفرجام اند.
فأما الذين شقوا ففي النار لهم فيها زفير وشهيقَ(106)
برداشت از آیه :( آیات 103 تا 106 )رستاخیز روز گردهمایی و دیدار مردمان، روز داوری پروردگار مهرپرور، روزی که نیک فرجام و بد فرجام سخنی برای گفتن نخواهند داشت، روزی که ستمکاران بد فرجام را جز سوز دل و فریاد حسرت و خسران نباشد، این روز در اندک زمانی فرا خواهد رسید و آنانکه از چنین روزی می هراسند این نشانه ها را از یاد نخواهند برد.
خالدين فيها ما دامت السماوات والأرض إلا ما شاء ربك إن ربك فعال لما يريدَ(107)
برداشت از آیه :و ستمکاران نامهربان جاویدان در دوزخ خواهند سوخت، مگر آنکه پروردگار مهرپرور آن پادشاه صاحب اختیار فرمانی دیگر دهد.
وأما الذين سعدوا ففي الجنة خالدين فيها ما دامت السماوات والأرض إلا ما شاء ربك عطاء غير مجذوذَ(108)
برداشت از آیه :و نیکوکاران مهربان جاویدان در فردوس خواهند بود، مگر آنکه پروردگار مهرپرور آن پادشاه مهربان بر مهرش بیفزاید.
فلا تك في مرية مما يعبد هؤلاء ما يعبدون إلا كما يعبد آباؤهم من قبل وإنا لموفوهم نصيبهم غير منقوصَ(109)
برداشت از آیه :ناباورمندان و ستمکاران مانند پیشینیان جز بافته های دیگران را پیروی نمی کنند، و بی شک در رستاخیز دستاورد های خود را بی کم و کاست دریافت می دارند.
ولقد آتينا موسى الكتاب فاختلف فيه ولولا كلمة سبقت من ربك لقضي بينهم وإنهم لفي شك منه مريبَ(110)
برداشت از آیه :( آیات 110 تا 112 )پروردگار مهرپرور به کردار همگان بینا و آگاه است، پیروان موسی از روز نخست به او و کتابش شک و شبهه کرده و اختلاف پیشه کردند، اما من و پیروانم با پرهیز از هر کژی، در راه مهر او پایداری خواهیم نمود. زودا که در رستاخیز داوری درباره کردار ها آغاز و پاسخ تمام و کمال به کردار ما داده شود.
وإن كلا لما ليوفينهم ربك أعمالهم إنه بما يعملون خبيرَ(111)
برداشت از آیه :( آیات 110 تا 112 )پروردگار مهرپرور به کردار همگان بینا و آگاه است، پیروان موسی از روز نخست به او و کتابش شک و شبهه کرده و اختلاف پیشه کردند، اما من و پیروانم با پرهیز از هر کژی، در راه مهر او پایداری خواهیم نمود. زودا که در رستاخیز داوری درباره کردار ها آغاز و پاسخ تمام و کمال به کردار ما داده شود.
فاستقم كما أمرت ومن تاب معك ولا تطغوا إنه بما تعملون بصيرَ(112)
برداشت از آیه :پروردگار مهرپرور به کردار همگان بینا و آگاه است، من و پیروانم با پرهیز از کژی، در راهِ مهر که ارادهی اوست پایدار خواهیم ماند.
ولا تركنوا إلى الذين ظلموا فتمسكم النار وما لكم من دون الله من أولياء ثم لا تنصرونَ(113)
برداشت از آیه :( آیات 113 تا 115 )ما جز پروردگار مهرپرور یار و مددکاری نداریم، به ستمکاران گرایش نداشته و خود را در آتش آنان نمی افکنیم، باور داریم مهربانی و نیکوکاری بدی هایمان را می زداید، و اطمینان داریم که او دستاوردِ نیکوکارانِ شکیبا را بیهوده نخواهد گذارد، و تا یاد او در خاطرمان بماند، در دو سوی روز و در شامگاهان او را نیایش می کنیم.
وأقم الصلاة طرفي النهار وزلفا من الليل إن الحسنات يذهبن السيئات ذلك ذكرى للذاكرينَ(114)
برداشت از آیه :( آیات 113 تا 115 )ما جز پروردگار مهرپرور یار و مددکاری نداریم، به ستمکاران گرایش نداشته و خود را در آتش آنان نمی افکنیم، باور داریم مهربانی و نیکوکاری بدی هایمان را می زداید، و اطمینان داریم که او دستاوردِ نیکوکارانِ شکیبا را بیهوده نخواهد گذارد، و تا یاد او در خاطرمان بماند، در دو سوی روز و در شامگاهان او را نیایش می کنیم.
واصبر فإن الله لا يضيع أجر المحسنينَ(115)
برداشت از آیه :( آیات 113 تا 115 )ما جز پروردگار مهرپرور یار و مددکاری نداریم، به ستمکاران گرایش نداشته و خود را در آتش آنان نمی افکنیم، باور داریم مهربانی و نیکوکاری بدی هایمان را می زداید، و اطمینان داریم که او دستاوردِ نیکوکارانِ شکیبا را بیهوده نخواهد گذارد، و تا یاد او در خاطرمان بماند، در دو سوی روز و در شامگاهان او را نیایش می کنیم.
فلولا كان من القرون من قبلكم أولو بقية ينهون عن الفساد في الأرض إلا قليلا ممن أنجينا منهم واتبع الذين ظلموا ما أترفوا فيه وكانوا مجرمينَ(116)
برداشت از آیه :اندکی از پیشینیان مهربان، پیرو سرشتِ الهی و رستگار گردیدند و دیگران ستمکار و پیرو دانایانِ بدسیرت شدند.
روشنگری:آیات 116 تا 119 سوره هود مفهوم جن را روشنتر میسازد. در آیه 116 دانایان تلاشی برای هدایت مردم بکار نبرده و سرزنش شده اند. در آیه 117 به سرنوشت محتوم اقوامی که پیشوایانی بدسیرت داشتهاند اشاره دارد. آیه 118 به سرنوشت ستمکاران که نابودی است اشاره دارد.در آیه 119 رستگاری را در مهربانی و جایگاه پیشوایانِ بدسیرت و پیروان آنان را دوزخ اعلام میدارد.
وما كان ربك ليهلك القرى بظلم وأهلها مصلحونَ(117)
برداشت از آیه :نظام هستی بر سرشتِ مهربانِ الهی استوار است و مردمِ ستمکار باعث ویرانی شهرها میشوند.
ولو شاء ربك لجعل الناس أمة واحدة ولا يزالون مختلفينَ(118)
برداشت از آیه :سرشتِ الهی میتواند انسانها را همدل و ناسازگاری را از میان بردارد.
إلا من رحم ربك ولذلك خلقهم وتمت كلمة ربك لأملأن جهنم من الجنة والناس أجمعينَ(119)
برداشت از آیه :انسان بر پایهی سرشتِ مهربانِ الهی آفریده شده و پیروانِ نفسِ بدکنش رستاخیزی رنجآور دارند.
روشنگری:به روشنگری آیه 116 مراجعه شود.
وكلا نقص عليك من أنباء الرسل ما نثبت به فؤادك وجاءك في هذه الحق وموعظة وذكرى للمؤمنينَ(120)
برداشت از آیه :( آیات 120 تا 123 )خبر هایی درست از یکایک پیامبران را بر شما باورمندان حکایت نمودم تا دلهاتان با یاد و پندهایش استوار گردد، و به ناباورمندان می گویم؛ همه چیز ازوست و او به کردار همگان آگاه است، من به پروردگار مهرپرور داننده پنهان و آشکار هستی، پشتگرم و راه مهر او را می پویم، روز رستاخیز فرا خواهد رسید و جایگاه هرکس بر پایه کردارش خواهد بود .
وقل للذين لا يؤمنون اعملوا على مكانتكم إنا عاملونَ(121)
برداشت از آیه :( آیات 120 تا 123 )خبر هایی درست از یکایک پیامبران را بر شما باورمندان حکایت نمودم تا دلهایتان با یاد و پندهایش استوار گردد، و به ناباورمندان می گویم؛ همه چیز از اوست و او به کردار همگان آگاه است، من به پروردگار مهرپرور داننده پنهان و آشکار هستی، پشتگرم هستم و راه مهر او را می پویم، روز رستاخیز فرا خواهد رسید و جایگاه هر کس بر پایه کردارش خواهد بود .
وانتظروا إنا منتظرونَ(122)
برداشت از آیه :( آیات 120 تا 123 )خبر هایی درست از یکایک پیامبران را بر شما باورمندان حکایت نمودم تا دلهایتان با یاد و پندهایش استوار گردد، و به ناباورمندان می گویم؛ همه چیز از اوست و او به کردار همگان آگاه است، من به پروردگار مهرپرور داننده پنهان و آشکار هستی، پشتگرم هستم و راه مهر او را می پویم، روز رستاخیز فرا خواهد رسید و جایگاه هر کس بر پایه کردارش خواهد بود .
ولله غيب السماوات والأرض وإليه يرجع الأمر كله فاعبده وتوكل عليه وما ربك بغافل عما تعملونَ(123)
برداشت از آیه :پروردگار مهرپرور دانای پنهان و آشکار و به کردارِ همگان آگاه است، سرشتِ مهربانِ انسانها از ارادهی اوست، من به او پشتگرم و راهِ مهر او را میپویم.
روشنگری:یرجع الامر کله = ارادهی انسانها از جنسِ ارادهی پروردگار مهرپرور است.
نظرات کاربران