سوره هود
قالوا يا لوط إنا رسل ربك لن يصلوا إليك فأسر بأهلك بقطع من الليل ولا يلتفت منكم أحد إلا امرأتك إنه مصيبها ما أصابهم إن موعدهم الصبح أليس الصبح بقريبَ
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و هیچ یک از اعضاء خانواده ات نیز جز همسرت به بلای آنان گرفتار نخواهد شد.
بقطع من اللیل: پاسی از شب گذشته، شبانگاه.
فلما جاء أمرنا جعلنا عاليها سافلها وأمطرنا عليها حجارة من سجيل منضودَ
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند.
مسومة عند ربك وما هي من الظالمين ببعيدَ
برداشت از آیه :( آیات 77 تا 83 ) لوط به مردم تندرو و بدکار می گفت؛ راه مهر پروردگار مهر را بپویند و او را در برابر فرشتگان شرمنده نسازند، و در باره زنان خردورزی کنند، زیرا آنان پاک و بی گناه اند، و آن مردم پاسخ می دادند؛ تو ما را می شناسی و می دانی که خواهان چه هستیم، ما را با زنان کاری نباشد، لوط به آنان گفت؛ یارای هم آوردی با شما را ندارم و به پناهگاه امن پروردگارم پناه میبرم، و آنگاه که فرشتگان به خدمت لوط رسیدند فرصت برای مردمانش از دست رفته و زمان مرگ دردناک آنان فرا رسیده بود، فرشتگان به لوط گفتند، مهلت آنان تا صبح است و صبح در راه، پس شبانگاه همراه خانواده ات از این جا برو و بدان که دست آنان به تو نخواهد رسید، و جز همسرت هیچ یک از اعضاء خانواده تو به بلای آنان گرفتار نخواهد شد، و چون زمان مرگ آنان فرا رسید سرورانشان نیز خاکسار و در زیر بارانی از سنگ و گل مدفون گردیدند، این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
روشنگری:این بها و قیمت آنان بود و چنین بهایی برای ستمگران دور از انتظار نباشد.
مسومه = نشان کرده = معامله، بها و قیمت.
وإلى مدين أخاهم شعيبا قال يا قوم اعبدوا الله ما لكم من إله غيره ولا تنقصوا المكيال والميزان إني أراكم بخير وإني أخاف عليكم عذاب يوم محيطَ
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید.
ويا قوم أوفوا المكيال والميزان بالقسط ولا تبخسوا الناس أشياءهم ولا تعثوا في الأرض مفسدينَ
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و ای مردمان من از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید.
بقيت الله خير لكم إن كنتم مؤمنين وما أنا عليكم بحفيظَ
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:ای مردم اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است.
قالوا يا شعيب أصلاتك تأمرك أن نترك ما يعبد آباؤنا أو أن نفعل في أموالنا ما نشاء إنك لأنت الحليم الرشيدَ
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:آن مردم به شعیب پاسخ می دادند؛ تو مردی بردبار و خردمند هستی، اما این چه عطایی است که ما را از راه و رسم پدرانمان و تسلط بر دارائی هایمان بازمیداری؟
قال يا قوم أرأيتم إن كنت على بينة من ربي ورزقني منه رزقا حسنا وما أريد أن أخالفكم إلى ما أنهاكم عنه إن أريد إلا الإصلاح ما استطعت وما توفيقي إلا بالله عليه توكلت وإليه أنيبَ
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی او و به پشتیبانی اش دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم.
ويا قوم لا يجرمنكم شقاقي أن يصيبكم مثل ما أصاب قوم نوح أو قوم هود أو قوم صالح وما قوم لوط منكم ببعيدَ
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند را برای خود رقم نزنید.
واستغفروا ربكم ثم توبوا إليه إن ربي رحيم ودودَ
برداشت از آیه :( آیات 84 تا 95 ) و شعیب از سر نیکخواهی به مردمان مدین می گفت؛ ای مردم، از راه مهر پروردگار مهرپرور پیروی کنید و بدانید که جز او پروردگاری نیست، و در پیمایش و سنجه ستم مکنید، اگرچه شما را وادار نمی کنم، اما اگر باورمند شده و راه مهر پروردگار را بپوئید برایتان بهتر است، از تبهکاری و فتنه انگیزی دوری، و در معامله با الگو و میزان دادگری و وفا رفتار، و با کم فروشی به مردم ستم روا مدارید، ای مردم اگر خوب بنگرید همه روشنگری ها، روزی های نیکو و پیروزی ها از پروردگار مهرپرور است و من نیز رویم به سوی اوست و به پشتیبانی او دلگرم هستم، و همه توانم را در راه آشتی با شما به کار گرفته، و جز در مواردی که از آنها نهی شده ام با شما مخالفتی ندارم، و شما با بزهکاری بین خودتان و من شکاف ایجاد نکنید و سرنوشت مردمان نوح، هود، صالح و لوط را که چندان هم از شما دور نزیسته اند برای خود رقم نزنید، من نگران مرگی ناگوار و رستاخیزی رنج آور برای شما هستم، پروردگار من مهربان است و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند، آنان سروری شعیب را نپذیرفته و بسیاری از سخنانش را در نیافته و او را بحساب نمی آوردند و اگر به احترام خاندانش نبود سنگسارش می کردند، شعیب می گفت این پروردگار ماست که به کردارمان آگاه است، اما شما او را رها و خاندانم را از پروردگارم گرامی تر می دارید، پس منتظر می مانیم، شما به راه خود و من نیز به راه خود می پردازیم و بزودی در هنگام مرگ در خواهیم یافت چه کسی دروغگوست و خواری از آن کیست، و آنگاه که زمان مرگ فرا رسید، شعیب و باورمندان پیرو او از مهر پروردگار برخوردار و رستگار شدند و ستمکاران را بانگ مرگ دردناک فرو گرفت و در شهر و دیارشان به هلاکت رسیدند، و گوئیا هرگز در آنجا نزیسته بودند، آری مردم مدین نیز مانند مردم ثمود از مهر پروردگار خود را محروم نمودند.
روشنگری:پروردگار من مهربان و همگان را دوست می دارد، از ستمکاری رویگردان شوید تا بدی هایتان را بپوشاند.
نظرات کاربران