دفتر سیام
کاری که با سرشتِ ذاتی همراه نباشد، یاوه میشود؛ پس رهبر؛ از راه و از ریشه پیروی میکند. پس سلاح و ستمکاری واکنشها دارد؛ هرکجا سپاهیان در یکدگر آویزند ...
دفتر بیست و نهم
جهان جامی است رازآمیز ، کسی آن را میشناسد که ریشه، اصل و تهی را دریافته باشد. پس هرگاه انسان آرزو کند جهان را به چنگ آورد، ناگزیر ناکام خواهد ماند، من آن ...
دفتر بیست و هشتم
بر ریشه و نیستی، آگاه بودن؛ در هستی زیستن، نواخت جاوید است. نواخت جاویدان؛ تجلی سرشتِ ذاتی است، بازگشت به ریشه است، بازگشت به کودکی است. جلوههای آفرینش ...
دفتر بیست و ششم
سنگریزه های سبک، از دل صخره های سنگین بیرون میآیند. آشفتگی و ناآرامی، از درون آرامش و سکون جوانه میزند. نفسِ بدکنش اگر مهار نشود؛ از درون راهبر سر بر می ...
دفتر بیست و پنجم
یگانهتر از تنها، خاموشتر از سکوت، بیآغاز، بیپایان، دور اما نزدیک، تهی اما ژرف، هر روز در کاری، اما دگرگون ناپذیر. نامش را نمیدانم، سیمایش را نمی ...
دفتر بیست و چهارم
بر پنجه ایستاده؛ بلندبالا نیست. گامِ بلند؛ به مقصد رسیدن نیست. خودنما؛ تابنده نیست. خودستا؛ شکوهمند نیست. خودنمایان؛ دستاورد ندارند. خودستایان؛ با ...
دفتر بیست و سوم
سکوت؛ گویاترین سخنِ طبیعت است. اگر توفان و رگبار، زبانِ طبیعت باشد؛ پس طبیعت، کمسخن است. توفان دیری نپاید؛ پس انسان کم گوید و تند نگوید؛ بسیارگو و تندگ ...